آنگونه که مشخص است میزان کسری بودجه این اعداد نیست و به این دلیل که تمام درآمدهای ارزی چون در نهایت تبدیل به پایه پولی میشود، همان کسری بودجه است که اثرات تورمی دارد. اگر تمام این موارد را در نظر بگیریم کسری بودجه ما رقمی بسیار بیشتر از این مبالغ است و شاید تا عدد هزار هزار میلیارد تومان یا یکمیلیون میلیارد تومان برسد. به این دلیل که در نهایت کسری بودجه از پول بانک مرکزی تامین میشود، آثار تورمی بسیار زیادی به بخش عمده دارد و به نظر میرسد اگر همه کسری بودجه از اوراق تامین میشد بسیار بهتر بود، اما شرط این است که بازار بدهی توسعه پیدا کند که این اتفاق رخ نداده است. بنابراین کسری بودجه نقشی تورمی دارد و دولت هم در کنترل تورم موفق عمل نکرده است.
معمولا زمانی که تورم در جامعه حاکم باشد، در بازارهای مالی نیز به صورت اسمی و ظاهری رشد میکند ولی در بسیاری از موارد از تورم به نوعی جا میمانند. به این معنی که ارزش واقعی سرمایه گذاری در بورس با کاهش همراه میشود. همچنین توصیه اکید بر این نکته است که اگر واقعا قصد کمک به بازار سرمایه را دارید با تورم به صورت بسیار جدی مقابله کنید. در هر صورت کسری بودجه زمانی اتفاق میافتد که به اندازه ای که دولت هزینه دارد مالیات دریافت نمیکند.
از روشهای کنترل کسری این نکته است که تا حدودی بر روی هزینههای دولت سخت گیری صورت بگیرد، در سه چهار سال گذشته شاهد این بودهایم که دقیقا برعکس بوده است و دست دولت و مجلس در هزینه تراشی بسیار باز بوده است، پس از این منظر شاهد هستیم که وضعیت بسیار بدتر شده است. از طرفی دیگر یکی از راههای جبران کسری بودجه از طریق انتشار اوراق است که با این وجود هم در بازار سرمایه و هم در دستگاه سیاست گذاری دولت و هم بسیاری از اقتصاددانان مخالف این ابزار هستند. این ابزار در نوع پیشرفته آن بسیار خوب جواب داده ولی شاهد هستیم که در کشور ما به کار گرفته نشده است.
همچنین روشهای سنتی که در کشور برای تامین کسری بودجه اعمال میشود استفاده از منابع بانکی است و نهادهای بانکی به نوعی بیشترین ضرر را برای جامعه خواهند داشت و استفاده از منابع بانکی و بانکهای تجاری در نهایت موجب اضافه برداشت گسترده بانکها از بانک مرکزی میشود. بنابراین به نظر میرسد که بهترین راه انتشار اوراقی است که جدی گرفته نشده و در حال حاضر نیز نقش اوراق در بودجه بسیار کمتر از گذشته شده و دولت در تقابل با نقش اوراق است.
بنابراین از روش سنتی و قدیمی استفاده میشود و نقش تورمی خواهد داشت اما این تورم زمانهایی در سکوت است و زمانی به صورت زلزله و جهش ظاهر میشود و در نهایت بازارها به یک تعادلی خواهند رسید. در حالت کلی هر جا که به نفع اقتصاد باشد قطعا به نفع بازار سرمایه نیز خواهد بود و راهکارهای ظاهری تاثیر چندانی بر بازده بازار سرمایه نخواهند داشت.
امروزه اقتصاد ما وضعیت خوبی ندارد و دچار کسری بودجه بسیار شدیدی شده است و رشد پایه پولی نیز بسیار بالا است و این موارد موجب تورمهای بسیار بالا و ادامه دار خواهند شد و آنچه مشخص است این است که تورمهای بالا بسیار خطرناک هستند اما به آن توجهی نمیشود و به نوعی گوش شنوایی وجود ندارد. بنابراین تغییرات بسیار عمدهای باید در برنامه جدید اتفاق بیفتد که اولین آن تفکیک بودجه ارزی از ریالی و سپس تامین کل کسری بودجه ظاهر شده از محل فروش اوراق است. بنابراین باید تغییرات بسیار جدی و عمیقی صورت بگیرد که آن را نمیبینیم، همچنین توصیه اکید به مجلس وجود دارد که از این چند سال گذشته به نوعی درس بگیرند و دوباره این روند را دنبال نکنند.
- علی سعدوندی - اقتصاددان
- شماره ۵۱۶ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما